من اون ۱ماهی که مسافرت رفته بودم تهران ،تصمیم گرفتم برم کلاس ویالون.یعنی قبلش تصمیم گرفته بودم و ویالون رو با خودم برده بودم اونجا . خلاصه یه کلاسی پیدا کردم و با اکراه که حالا خوبه یا بد رفتم ثبت نام کردم و با خودم گفتم فوقش ۴جلسه هستش و اگر بد باشه زیاد ضرر نمیکنم.خلاصه ثبت نام کردمو رفتم کلاس.

جلسه اول رفتم کلاس و به استادم گفتم من قبلا با فٌلان استادا کار کردم( حدود دو سال پیش که کلاس ویالون میرفتم و با استادای تقریبا معروفی کار کردم ولی چون هم ول کرده بودم و هم همون زمان زیاد تمرین نمیکردم زیاد تعریفی نداشت کارم ) خلاصه خیلی ادعام میشد :دی

گفت بزن و منم گفتم نه در این حد.خخخخخخ

استادم فهمیدم که باید از صفر شروع کنه باهام 😁 چون هیچی یادم نبود...

این استاد انقدر وجدان کاری داشت ،با اینکه میدونست من فقط ۴جلسه میرم کلاسش و دیگه قراره برگردم شهرستان ولی از جون مایه گذاشت و طی ۴ جلسه منو کشید بالا و واقعا خوب شدنمو احساس میکردم،هر جلسه که از کلاسش میومدم بیرون میگفتم پولش حلالش هههه

خلاصه برگشتم شهر خودمون و تصمیم گرفتم پِیِ شو بگیرم و ادامه بدم ویالونو چون واقعا این استاد انگیزه ی یادگیریو توی من ایجاد کرد.امروز رفتم تا کلاس ویالون ثبت نام کنم.اول که با استاده سلام و احوال پرسی کردمو اینا و گفتم میخوام بیام کلاس.در ابتدای امر که استاده انقدر دهنش بوی سیگار میداد که داشتم خفه میشدم،بعدم استاده شبیه هر کسی بود جز استاد موسیقی...

کلا انگیزه ویالون زدن از بین رفت :|

الانم دلم واسه استاد قبلیم تنگ شد و واقعا حیف که نتونستم باهاش ادامه بدم :(((((